ياسينياسين، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

یاسین میوه عشق مامان و بابا

پسرم عسلم

جیگر مامان دیگه اونقدر بزرگ شدی که راه رفتن همراه باتو برام با نفس زدنهای مکرر همراه شده.هرچند مامانت دست از خرید و بیرون رفتن بر نمی داره. بار آخر که با عزیز رفتیم دکتر  خانوم دکتر کلی از من و عملکردهام و انظباطم وحرف گوش کن  بودنم پیش عزیز تعریف کرد و من کلی ذوق مرگ شدم دیروز هم که جمعه بود بابایی خونه بود و کلی بهم کمک کرد هرچند چیدمان اتاقت هنوز تموم نشده..اما قول میدم قبل از اینکه بیای همه چیز عالی چیده شده باشه.. الان ما توی هفته ی ٣٤ هستیم و تو با حرکتهای نمایشیت همچنان مارو هیجان زده می کنی من و بابا حدس می زنیم پسر شیطونی بشی. شنبه ی بعد وقت سونو دارم از دکتر می خوام ازت یه عکس رنگیه خوشگل بگیره ببینیم پس...
16 دی 1391

اولین پست

پسرم عزیزم پاره ی تنم الان سی و سه هفتست که توی دلمی و چه روزهای قشنگی رو باهم پشت سرگذاشتیم من بهترینها رو با وجود تو تجربه کردم و اصلا اذیت نشدم  نه ویاری داشتم نه مشکل دیگه ای خدا رو شکر خانوم دکترمون هم از شرایط هردو مون راضیه تقریبا خریدات تموم شده و چیده شده توی اتاقت اصلا باورم نمیشه که کمتر از دو ماه دیگه می بینمت و بغلت می کنم.بابایی هم که دیگه خیلی بی تابی می کنه همه  منتظرتیم.امیدواریم سالم و سروقت به دنیا بیای نه زودتر و نه دیرتر...
16 دی 1391